استادیار گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: متاسفانه به مناسبت های سیاسی و ایام سیاسی، مبلغ اعزام می کنند حتی کاندیداها طلبه ها را بسیج می کنند که برای آنها بروند تبلیغ کنند و این آسیب زاست.
حجت الاسلام دکتر مهراب صادق نیا اظهار داشت: «تبلیغ» یکی از مهمترین نهادهای دینی و اجتماعی نه برای مکتب تشیّع بلکه برای همه ادیان است که نقش مهمی را در طول تاریخ بازی می کند و تقریبا بیشترین ارتباط را با مردم دارد. مبلغ مسائل مردم را از نزدیک می بیند و آنها را به عالمان مردم منتقل می کند و ارتباط وثیقی بین نهاد مرجعیت و مردم برقرار می کند لذا جا دارد که نهاد دین به مسئله «تبلیغ» بسیار حسّاس باشد.
وی افزود: «تبلیغ» یک کنش ارتباطی است، به این معناکه برپایه برقراری یک رابطه با دینداران شکل می گیرد و درحقیقت، رابطه ای بین نهاد دین یا تعالیم مذهبی با گروه دینداران است. هرچه این رابطه درست تر، سالم تر و فربه تر باشد، «تبلیغ» هم موفق تر است و هرچه این رابطه به درستی برقرار نشود، «تبلیغ» هم موفق نخواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: در نهاد دین، بخش های مختلفی است؛ «عالم دین» که روی صندلی تدریس قرار می گیرد، با مردم به عنوان یک واقعیت اجتماعی ارتباطی ندارد یا ارتباطش کم است. اما یک «مبلغ» باید با مردم ارتباط برقرار کند و همین ارتباط است که کار او را با مدرس و متکلم و مفسر در نهاد دین متمایز می کند.
وی افزود: چیزی که چالش تبلیغ در جهان جدید و دوران معاصر است به تمامه به این مسئله ارتباط باز می گردد یعنی کنش ارتباطی سالم و مفیدی بین مبلغ و مخاطب شکل نمی گیرد و آن کارکرد لازم را ندارد و به همین دلیل مشکلاتی در امر تبلیغ پدید می آید.
استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: یکی از مهمترین چیزهایی که به این کنش ارتباطی آسیب زده، «تشکیک در نیت مبلغان» است؛ به بیان دیگر، جامعه مخاطب، به نیت صرفا تبلیغی مبلغان «تشکیک» پیدا کردند. اینکه آیا این مبلغان صرفا برای تبلیغ آمدند یا اینکه می خواهند ماموریت دیگری را بازی کنند مثلا به نمایندگی از سازمان و ارگان یا نهاد بالاتر کاری را انجام دهند و بروند، آیا برای توجیه مسائل و مشکلات موجود در جامعه آمده اند، آیا برای دفاع از حکومت آمدند یا صرفا آمدند امر دینی را به ما آموزش بدهند و بروند؟ این «تشکیک» سبب می شود که ارتباط بین مبلغ و مخاطب آسیب ببیند و تبلیغ کارکرد خود را از دست بدهد.
وی اضافه کرد: نوع دیگر تشکیک، «تشکیک در آگاهی کافی مبلغان» است. این نوع از تشکیک به دلیل آنکه منابع اطلاعاتی زیاد است و مخاطبان این امکان را دارند از مجاری مختلفی، آگاهی هایی درباره دین به دست آورند، امروزه بیشتر شده است تا مخاطبان شک کنند که این مبلغی که برای منبررفتن به اینجا آمده، از مسائل دینی، آگاهی کافی دارد و به مبانی دینی مسلط است یا خیر؟
وی «تمایزات زبانی» را چالش دیگر«تبلیغ» دانست و گفت: مبلغان اگر بناست مطلبی را در میان مخاطبان خود تبلیغ کنند ناچارند با جهان زیست مخاطبان خود آشنا شوند. اگر این آشنایی با جهان زیست وجود نداشته باشد، امکان تبلیغ هم وجود نخواهد داشت.
صادق نیا تصریح کرد: به گمانم، جهان زیست مخاطبان از جهان زیست طلبه ها بسیار دور است؛ بدین معناکه چیزی که طلاب در حوزه علمیه فرا می گیرند، یکسری مطالب ایده آلیستی است که از واقعیت جامعه مردم قدری فاصله دارد و همین سبب می شود که آشنایی با جهان زیست مردم حاصل نشود.
وی افزود: وقتی طلبه ها به صورت «کلونی» با یکدیگر زندگی می کنند مثل جایی در شهرک مهدیه یا در مجتمع های مخصوص طلبه ها، امکان درک جهان زیست افراد عادی جامعه را ندارند. وقتی این درک جهان زیست افراد جامعه را ندارند، زبان آنها را نمی دانند و وقتی زبان آنها را بلد نیستند امکان ارتباط گیری با آنها تضعیف می شود و اینجاست که «تبلیغ» به مثابه یک کنش ارتباطی کاملا کیفیت خود را از دست می دهد.
وی بیان کرد: در جهان جدید، مسائل مربوط به دین یک تغییر پارادایمی داشته و آن اینکه مردم مایلند مبلغان دین و طلبه ها از موضع برابر با آنها سخن بگویند و درواقع نمایندگان آنها در مقابل دین باشند و مشکلات مردم را بفهمد و درک کند برعکس جهان سنت که مردم، مبلغان را به نوعی نمایندگان دین و نمایندگان خدا می دانستند و معتقد بودند مبلغان آمدند مشکلی از مشکلات دین را برطرف کنند.
وی گفت: بنظر می رسد مبلغان ما از درک این تغییر در جهان جدید عاجز هستند و همچنان خود را نمایندگان دین و نمایندگان خدا می دانند و می روند با مردمی صحبت می کنند که زندگی آنها پر از آشوب های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و این مردم می گویند ما مبلغی که درکی از چالش های ما ندارد را نمی توانیم بپذیریم.
مبلغان نباید دنبال توجیه وضعیت نابسامان جامعه باشند
وی ادامه داد: مبلغان وقتی برای امر تبلیغ می روند باید بدانند که مخاطبان چالش هایی دارند، زندگی سختی دارند، تورم است، گرفتار گرانی هستند و به همین دلیل باید مردم را درک و برای حل برخی معضلات مردم تلاش کنند نه اینکه وضعیت نابسامان را توجیه کنند.
صادق نیا گفت: بنظرم نوعی تاخر فرهنگی بین مبلغان و مخاطبان وجود دارد که سبب می شود این ارتباط بین مبلغ و مخاطب به درستی برقرار نشود و درنتیجه، «تبلیغ» اقامه نشود.
وی درباره دروس «تبلیغ» گفت: به دلیل تفاوت این جهان زیست هایی که عرض شد، دروسی که به طلبه ها در حوزه ارائه می شود به آنها برای ارائه تبلیغ مناسب کمک نمی کند؛ فی الواقع، فاصله زیادی بین آموزش طلبه ها و جهان واقعیت وجود دارد. همین فاصله سبب می شود تا تبلیغ کیفیت خود را از دست بدهد و طلبه ها احساس می کنند که مهارت و آگاهی کافی را برای یک تبلیغ مناسب ندارند.
وی پیشنهاد کرد: اولا تبلیغ لازم نیست شغل همه طلبه ها باشد ثانیا گروهی مخصوص تبلیغ در حوزه علمیه تربیت شوند و دروسی را بگذرانند که به آنها برای امر تبلیغ کمک کند، چندواحد روانشناسی، جامعه شناسی، ارتباطات، فن بیان و خطابه بخوانند و به ابزاری مسلط شوند که به آنها شانس تبلیغ را بدهد. پس لزومی ندارد که هرطلبه حوزه علمیه فصل تبلیغ، لباس بپوشد و به عنوان مبلغ تبلیغ کند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: در تربیت مبلغ باید به این نکته توجه کنیم که این مبلغ را برای چه گروهی می خواهیم اعزام کنیم؟ آیا قرار است برای تبلیغ به دانشگاه برود؟ آیا قرار است به روستا برای تبلیغ برود؟ برای چه قوم فرهنگی قرار است تبلیغ کند؟ این ملاحظات، خودش را در سرفصل های آموزشی باید نشان دهد یعنی آموزشی که به مبلغی که قرار است به محیط دانشگاه برود ارائه می شود با متمایز از آموزش به مبلغی باشد که قرار است به روستا برود. آموزش ها باید متناسب با گروه مخاطبان باشد.
وی اظهار داشت: «عامل به گفتار» اولین ویژگی یک مبلغ است. علاوه بر این، مبلغان نیازمند هوش اخلاقی بالایی هستند و نیز از هوش اجتماعی و فرهنگی بالایی باید برخوردار باشند تا بدانند چه مطالبی را بگویند. مبلغان لازم است از موضع برابر و مساوی با مردم صحبت کنند نه اینکه خودشان را در موضع بالایی ببینند و پیامبرانه با مردم حرف بزنند. همچنین، مبلغان نباید چشم خود را به مشکلات و چالش های مردم ببندند و مسائل آنها را درک نکنند بلکه می بایست با آنها همدلی کنند. از نظر اخلاقی، مبلغان نیازمند نوعی همدلی با مخاطبان خود هستند.
وی درباره دوره «تربیت خطیب» که از سوی حوزه علمیه قم برگزار می شود، گفت: این عنوان بیانگر آن است که ما تبلیغ را در خطابه خلاصه کردیم. درحالیکه «خطابه» خواندن نوعی از تبلیغ است که در همه جا هم کاربرد ندارد. شاید در ۱۵ تا ۲۰ درصد موارد، خطابه به عنوان عنصر تاثیرگذار در تبلیغ به چشم بیاید درباقی موارد، مبلغ نیاز به خطابه خوانی ندارد بلکه نیازمند آن است که مطلب را به درستی تبیین کند.
وی افزود: این دوره های خطابه بیش از آنکه به محتوای آنچه ارائه می شود، توجه گردد به کیفیت ارائه محتواها تمرکز می شود و نیاز ما و چالش های ما در امر تبلیغ را برطرف نمی کند.
وی مداخله مبلغان در امر سیاست را منفی ارزیابی کرد و گفت: مبلغ نباید وارد امر سیاست شود و اگر می خواهد از «سیاست» بگوید باید نظر دین را بیان کند اما درباره «امر سیاست» ورود مبلغان به مسائل جاری سیاست را منفی می دانم و معتقدم با ورود مبلغان به این مسائل، مخاطبان کم می شوند و در نیت مبلغ شک می کنند و اعتماد آنها به مبلغ از بین می رود و فکر می کنند این مبلغان، مبلغ دین نیستند و مبلغ آن امر سیاسی هستند که دارند درباره آن صحبت می کنند.
وی در پایان گفت: رویکرد عدم مداخله مبلغان به «امر سیاست» تاکنون رعایت نشده بلکه دامن زده شده است. متاسفانه به مناسبت های سیاسی و ایام سیاسی، مبلغ اعزام می کنند حتی کاندیداها طلبه ها را بسیج می کنند که برای آنها بروند تبلیغ کنند. به نظرم این آسیب زاست.
صادق نیا تاکید کرد: مبلغان بدون مداخله در امر سیاسی، تبلیغ دینی کنند و به مردم زمانی بدهند که آنها سخن بگویند و حرف بزنند. مبلغان بنشینند و حرف مردم را بشنوند و خود را مخاطب مردم قرار دهند تا حرف آنها را و درددل آنها را کاملا بشنوند.
نظر شما